قشلاقی
توافق شده است که جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری پس از یک سال تبعید در ترکیه، به زودی به کشور برگردد. این کار شاید به بخشی از سیاست استبدادی و شوونیستی نظامی که از آن ایالات متحده امریکا با قوت حمایت میکند، پایان بدهد.
جنرال دوستم در پی برنامه تدوین شده از سوی حلقات خاصی در ارگ که از سوی محمد اشرف غنی پشتیبانی میشود، سال گذشته وادار به ترک وطن گردید. پس از آن وقتی او، میخواست به کشور برگردد، به دستور ارگ اجازه نشست به طیاره حاملاش در فرودگاه مولاناجلالالدین داده نشد و او ناگزیر با ترکیه – تبعید گاه خویش برگشت.
وقتی فشارها بر ارگ برای بازگشت معاون اول ریاست جمهوری افزایش یافت، یک بار دیگر غایله دیگری از ارگ در ولایت فاریاب برپا گردید که در آن آقای نظام الدین قیصاری فرمانده پولیس ولسوالی قیصار که از فرماندهان ضد طالب و نماینده خاص جنرال دوستم در امور خیزشهای مردمی بود، با خدعه و نیرنگ به قرارگاه ارتش در شهر میمنه فرا خوانده شده و در آن جا با بیست و دو تن از محافظاناش بازداشت و به کابل منتقل گردید.
با کنار زدن جنرال چهار ستارهای از قدرت و کنار نظام، نیم رخ پوشیده ارگ به مردم نمودار گردید و آن وجهه قوم گرایی و خودکامهگی ارگ بود. مردم از دو سال به اینسو سیاستهای تک روانه و قوم گرایانۀ رهبری حکومت را که در ارگ متمرکز اند درک کرده اند و آن را در سرکوب جنبشهای عدالت خواهانه و مدنی شهروندان کشور در پایتخت با چشم سر مشاهده کردند. این جنبشهای مدنی با شدید ترین حالات آن با خشونتی که جان دهها تن از هموطنان بیگناه و تحصیل کردهگان را گرفت، به خاک و خون کشانیده شد که در پشت آن دستهای حلقاتی از درون نظام ذیدخل بودند.
با آن که حکومت و سیاستهای قوم گرایانه آن در برابر اقوام دیگر، چون روز روشنتر گردیده است. درتازه ترین مورد در ادامه توطیهها علیه معاون اول ریاست جمهوری، حمله به قیصاری و کشتار بیرحمانه و تروریستانه محافظیاناش که حالا ویدیوی جریان شکنجه و مظالم به اصطلاح کماندوهای سرکوب گر در صفحات اجتماعی درز کرده و همهگانی شده است، نمایانگر سیاستهای قوم گرایانه محمد اشرف غنی و حلقه دور و برش میباشد.
در دوازده روز گذشته تظاهرات گسترده مردم در ولایتهای شمال و شمالشرق، فشار بر حکومت را بیشتر کرد – فشاری که در خواستهای مردم معترض در شهرها تبارز کرده است. حالا که نظام مجبور شده است که به بازگشت معاون اول ریاست جمهوری از تبعید تن بدهد، مردم به پیروزی بزرگی دست یافته اند و این کار یک بار دیگر ثابت کرده است که دیگر زمان یکه تازیهای نظامها سپری گردیده است و مردم وقتی اراده کنند، هر ناممکنی را ممکن میسازند. در نتیجه گیری از رویدادهای جاری در کشور، مردم باید مصممانه در برابر استیلای حکومت قوم گرا و تک رو متحد باشند و سعی کنند، تا با اتحاد و همبستهگی و برادری در کنار یک دیگر زیست کنند. افغانستان هر چند روزهای سختی را سپری میکند، اما نمیتواند نظام خودکامه و یکه تازی را قبول کند که با استبداد و خشونت برگردههای مردم سوار شود و جابرانه حاکمیت کند.