حفيظ الله رجبي
رييس جمهور غني در جمع باشندهگان پکتيا در تشريح برنامههاي مهم دولت وحدت ملي براي آينده افغانستان به “برگزاري انتخابات شفاف”،”استقرار صلح” و “اصلاحات در دولت” اشاره کرد.
رييس جمهوري کشور تاکيد کرد که انتخابات شفاف تعيين کننده حکومت تفنگ و شمشير يا مالکيت قانون است. به باور غني انتخابات شفاف از آنجايي که مشروعيت و عدم مشروعيت را مشخص ميکند نوعي جهاد اکبر به شمار ميرود.
رييس جمهور غني افزود: اجماع بينالمللي و هفتاد درصد اجماع منطقهيي براي صلح افغانستان شکل گرفتهاست. او، آتشبس صلح با طالبان در روزهاي عيد فطر گذشته را موفق توصيف و آن را نشاندهنده اراده مردم افغانستان براي صلح دانست.
آقاي غني تاکيد کرد اصلاحات زمينه خودکفايي افغانستان را فراهم ميکند و در اين راستا قرار است يک برنامه روشن به جامعه بينالملل ارائه گردد.
اين روزها در سطح منطقه نيز يک رويداد مهم اتفاق افتاد که ميتواند بر آينده افغانستان تأثير داشته باشد.
به گزارش «داون نيوز» وزارت دفاع پاکستان اعلام کرد يک معاهده مشترک همکاري ميان سران نظامي پاکستان و روسيه به امضا رسيده است.
طبق اين معاهده که در راستاي افزايش همکاريهاي آموزشهاي نظامي صورت ميگيرد، نظاميان پاکستاني قرار است در روسيه آموزش ببينند.
اين نخستين بار است که شوراي مشترک نظامي دو کشور معاهده همکاري نظامي امضا ميکنند.
گفتني است شوراي مشترک نظامي پاکستان و روسيه سال گذشته و پس از سفر خواجه آصف، وزير دفاع وقت پاکستان، به روسيه تشکيل شد.
معاهده همکاري آموزشي ميان پاکستان و روسيه را معاونين وزراي دفاع دو کشور امضا کردند. اين معاهده قرار است به زودي اجرايي شود.
اين در حالي است که امريکا پيش از اين و براساس استراتيژي تازه ترامپ در قبال جنوب آسيا و افغانستان پاکستان را به قطع کمکهاي مالي و نظامي امريکا تهديد نموده بود. قرار دادن نام پاکستان در فهرست کشورهاي تمويل کننده تروريست از گزينههاي احتمالي ديگري بود که واشنگتن خطاب به پاکستان به آن اشاره کرده بود.
در اين ميان اذعان بسياري از آگاهان سياسي بر اين است که عدم اتخاذ يک رويکرد شفاف و قاطع از سوي امريکا در قبال افغانستان جنگ در اين کشور را به بن بست رساندهاست. امريکاييها که يک زماني طالبان را در فهرست سياه قرار داده بودند، اينک براي صلح به دروازه اين گروه ميروند، تا از راه گفتوگوهاي سياسي جنگ در افغانستان را به پايان برسانند، جنگ افغانستان براي امريکا بسيار پرهزينه شده و ماليات دهندهگان امريکا ديگر نميخواهند پول خود را در جايي خرج شده ببينند که هيچ دستآورد محسوسي ندارد. ايالات متحده از طرف ديگر به فکر آبروي خود است، امريکا بايد به دنيا نشان دهد که بالاخره جنگ افغانستان را به پايان ميرساند.
به باور آگاهان سياسي، اينک که طبق محاسبات امريکاييها طالبان قرار است منافع ملي آنها را برآورده کند، واشنگتن از دادن امتيازات فراوان به اين گروه دريغ نميکند. فراخواندن نيروهاي ارتش افغانستان از نقاط دوردست و استقرار در شهرها شايد نتيجه وعدههايي باشد که امريکاييها در مذاکره مستقيم با طالبان به اين گروه داده باشد.
اين که مناطقي را در اختيار طالبان قرار دهد، تا اين گروه با گسترش فعاليتها به يک نظام منظمتر تبديل شود و در ادامه به بدنه قدرت در افغانستان وصل گردد.
بسياري مذاکره مستقيم امريکا با طالبان را توهين به حاکميت ملي افغانستان ميخوانند. رهبران حکومت وحدت ملي، اما ميگويند که در جريان امور هستند و هدف مذاکره مستقيم امريکا با طالبان فراهمسازي زمينه گفتوگوي مستقيم طالبان با دولت افغانستان ميباشد.
در چنين شرايطي دولت وحدت ملي به جاي تکيه بيش از حد به امريکا بايد با رفع جنجالهاي داخلي بهشمول تنشهاي انتخاباتي، نارضايتيهاي مدني و تقويت حکومتداري خوب يکپارچهگي ميان اقوام را تقويت و در يک اجماع ملي به جستوجوي صلح بپردازد.
حکومت وحدت ملي براي رسيدن به صلح تنها نبايد به امريکا اعتماد کند و گزينههاي بديل نيز بايد داشته باشد.
دولتمردان افغانستان بايد، بدانند که امريکا براي پروسه ملت و دولت سازي و پروژههاي بازسازي افغانستان اراده قوي و حسن نيت ندارد و همين امر خود زمينه ديگر دخالتهاي منطقهيي و جهاني را فراهم و معادله جنگ در افغانستان را پيچيدهتر ساختهاست.
پاکستان نيز با استفاده از همين رويه چندگانه امريکا به دنبال رسيدن به اهداف خود بودهاست. پاکستان دوست زمان جنگ سرد امريکا با اتحاد جماهيرشوروي پيشين ميباشد. زماني جوبايدن گفتهبود که پاکستان براي امريکا 50 درصد بيشتر از افغانستان اهميت دارد. اگر در طول اين هفده سال، پاکستان شاهد اقدامات نيک امريکا در افغانستان مي بود، بدون شک براي ختم جنگ در افغانستان جديتر اقدام ميکرد.
امريکا به جاي مذاکره با طالبان بايد با پاکستان بنشيند، زيرا پاکستان ششمين قدرت اتمي دنياست و هرگونه تنش در روابط امريکا با پاکستان ميتواند بر کل منطقه از جمله افغانستان تأثير منفي داشته باشد.
افتادن پاکستان به دامان روسيه بدون شک تحرکات تازهاي را در منطقه به دنبال خواهد داشت اگرچه دوستي امريکا و پاکستان به اين آساني پايان پذير نيست و پاکستانيها با دست دوستي دراز کردن به روسيه تنها ميخواهند کمي امريکاييها را قلقلک بدهند.
رهبران حکومت وحدت ملي بايد، بدانند هرکسي که منافع ملي امريکاييها را برآورده سازد براي اين کشور اولويت دارد و اعتماد بيش از اندازه به امريکا بدون شک پيامدهاي منفي زيادي در پي خواهد داشت، شايد امريکاييها در مذاکرات مستقيم با طالبان روي کنار گذاشتن قانون اساسي افغانستان قمار بزنند و حتا به روي کار آوردن يک حکومت تازه با مشارکت طالبان فکر کنند.