يک روز پس از اظهارات عبدرب الرسول سياف از فرماندهان جهادي در خصوص اين که آنان، با يک هيأت ملي متشکل از فرماندهان مجاهدين و حکومت افغانستان قرار است با گروه طالبان وارد مذاکره شوند، شوراي صلح گفته است، «هر تلاشي که براي تأمين صلح و انجام مذاکره با مخالفان مسلح صورت ميگيرد اگر در تفاهم با حکومت و اين شورا انجام شود، آنان از اين تلاشها استقبال ميکنند.»
اين اظهارات شوراي صلح در حالي مطرح ميشود که اين شورا از بدو تاسيس تاکنون هيچ دست آوردي در راستاي صلح و کشاندن پاي مخالفان مسلح حکومت به ميز مذاکره نداشته و آگاهان امور همواره موجوديت اين نهاد را سمبوليک و نمايشي خوانده و به لغو آن تاکيد کرده اند.
از ايجاد شوراي صلح بيشتر از 10 سال ميگذرد و بر بنياد گزارشها، در اين مدت شوراي صلح ميليونها دالر را تحت نام برنامه صلح و گفتوگو با مخالفان مسلح حکومت به مصرف رسانيده است، اما تا کنون هيچ دستآوردي که نشان بدهد، يکي از فرماندهان برجسته و تأثير گذار مخالفان مسلح به ابتکار شوراي صلح به حکومت افغانستان پيوسته باشد وجود ندارد.
اين که آيا گروه طالبان که تاکنون به پيشنهادهاي حکومت همواره پاسخ رد داده اند، اين بار به پيشنهاد فرماندهان جهادي لبيک خواهند گفت يا خير بحث جداگانه است که نياز به تحليل عميقتر دارد و از توان اين يادداشت بالا است، اما آنچه در اين نوشته قابل بحث است، نقش شوراي صلح در روند صلح و مذاکره حکومت افغانستان با مخالفان مسلح حکومت است که به گونة اجمالي به آن پرداخته ميشود.
نخست اين که شوراي صلح با آن که نهادي مربوط به صلح و مذاکره است و به همين دليل هم اين نهاد از سوي حکومت افغانستان تشکيل شد، اما آنگونه که آگاهان ميگويند، اين شورا تاکنون هيچ طرح و برنامه مشخص براي صلح ندارد و مشخص نيست که اعضاي اين شورا که دور هم جمع ميشوند و ماهانه معاشهاي دالري به جيب ميزنند، روي چه بحث ميکنند و با کدام برنامه ميخواهند با مخالفان مسلح حکومت افغانستان مذاکره کنند.
مورد دوم که آگاهان نسبت به آن همواره انتقاد دارند، اين که بيشتر اعضاي شوراي صلح را کساني تشکيل ميدهند که گروه طالبان به آنان باورمندي ندارند، اما هدف از گزينش آنان در اين شورا که بيشتر شان در زمان حکومت آقاي کرزي عضويت اين شورا را گرفتند، به خاطر مصروف شدن و معاش گرفتن در اين نهاد جمع شده اند، نه اين که آنان مسووليت کشاندن پاي طالبان به ميز مذاکره را داشته باشند و يا هم براي صلح طرح و برنامه داشته باشند.
همواره که يکي از کشورها ابراز آمادهگي کرده که در روند صلح و مذاکره حکومت افغانستان با طالبان حکومت را همکاري ميکنند، شوراي صلح تنها کاري که کرده، يا اعلاميه صادر کرده و از اين اقدامها استقبال کرده و يا هم، سخنگو يا يکي از اعضاي اين شورا در رسانهها ظاهر شده و تاکيد کرده که «شوراي صلح از اين اقدام فلان کشور يا فلان سازمان استقبال ميکند.»؛ يعني کار و مسووليت شوراي صلح از بدو تاسيس اين نهاد تا کنون استقبال کردن بوده و بس، پس با اين حساب به نظر ميرسد، نخست از همه حکومت افغانستان بساط شوراي صلح را ببندد و سپس اقدام به مذاکره و گفتوگو با مخالفان مسلح خود کند، زيرا در موجوديت اين نهاد سمبوليک روند صلح و مذاکره با مخالفان مسلح دولت هيچگاه شکل نخواهد گرفت.