احمد سعيدي
برگزاري انتخابات رياست جمهوري و استفاده از راي به خاطر گزينش شخص توانا و مؤثر در جهت مديريت گردونه کشورداري تصويرِ از دموکراسي است.
هرگاه مردم از اوضاع و شرايط ناراض باشند کوشش ميکنند از طريق راي دهي در پروسه انتخابات باعث يک تحول مثبت شوند. در حال حاضر شهروندان افغانستان هم از شرايط زندهگي در همه بخشها ناراض اند، از امنيت، از مديريت، از اقتصاد، از شيوع فساد مالي و اخلاقي، خلاصه از همه چيز ناراض اند. اما، جالب اين است که به جاي تغيير بر ابقاي همانمهره هاي مصيبت زا دوباره مهر تأييد ميگذارند. همه از حکومت وحدت ملي ناراض اند، اما اکثريت راي خود را به تنه و شاخه همين حکومت ميدهند.
تمام تيمهاي انتخاباتي به اصطلاح چاق و دبل مهرههاي نظامهاي ناکام گذشته اند. مصيبتهاي که در حال حاضر دامنگير شهروندان افغانستان است، حاصل دست رنج مديريت ضعيف وآلوده به فساد ايشان است.
زيرکي نامزدان:
نامزدان زيرک و کارکشته و جامعه شناس با زر اندوزي در زمان اقتدار به اين باور اند که حين انتخابات اگر پول داشتي همين مردم گرسنه و يا معتاد به پول دوباره به دروازه ميآيند، با شعار دادن ناحق همه گذشته سياه را دوباره سفيد ميسازند. در حقيقت خود را دروغگو ثابت ميکنند. چون پيش از همه انتقاد ميکردند وحالا به همانها راي ميدهند. نمونههاي زيادي ديده ميشود که ديروز منتقد سرسخت بودند، امروز از موزه پاکها موزه پاکتر و از چاپلوسان چاپلوس تر اند.
نامزدان متحد و مردم سرگردان:
شهروندان افغانستان خط شما و نامزدان رياست جمهوري روشن است. شما در خط فقر و بينوايي و آنها در مسير ثروت و قدرت قدم ميزنند. لذا هيچکس را تخريب نکنيد چون همه داراي استراتيژي واحد اند. وقتي در شعار کمپاين مشترکات بين اشرف غني و احمد شاه مسعود جوش بزند و همه در يک خط باشند هيچکس مخالف هم نيست زود و يا دير در کنار هم ايستاده ميشوند.
رييس جمهوري کشور شعار طرح ها و برنامههاي اقتصادي سر ميدهد و با فرياد «دا گز دا ميدان»، همه را به چلنج ميطلبد، اما در بعُد امنيتي به نقل از نمايندهگي سازمان ملل متحد در افغانستان ( يوناما) حدود 4000 غيرنظامي در نيمه سال روان ميلادي در اين کشور کشته و زخمي شده اند. درگزارش يوناما آمده است که گروه طالبان و گروههاي همکارشان ( داعش) 531 شهروند افغانستان را در نيمه اول سال 2019 ميلادي کشتند و 1437 تن ديگر را زخمي کردند. اين قتلها از اول جنوري تا 30 جون اتفاق افتاده است.
به گزارش يونما، گروه طالبان و داعش 985 افغانستاني را، به شمول متنفذين، کارمندان دولت، روحانيون و کارگران را به طور عمدي کشته اند. به اساس اين گزارش نيروهاي طرفدار دولت 717 غيرنظامي را کشته و 680 تن ديگر را زخمي کرده اند.
نسبت به همين دوره در سال گذشته 31 درصد افزايش را نشان ميدهد. 144 زن در اين مدت در سراسر کشور کشته شدند و 327 تن ديگر زخمي، 519 تن به اثر بمباران هوايي جان داده اند که 150 تن آنان کودکان بوده اند. آيا حکومت جهت جلوگيري از اين وضعيت خونين طرح داشته يا خير؟
حکومتي که امنيت دفاتر کمپاين خود را گر فته نميتواند. لذا مردم از آنچه پيش از کمپاين نفرت داشتند اطاعت ميکنند به اصطلاح نفرت پرور هستند.
مسأله مهم ديگر اين است که ميزانمشارکت مردم در اين انتخابات به 30 درصد هم نخواهد برسد. در انتخابات سالهاي گذشته مردم به بهانه راي دادن به نمايندهگان قومي شان در شوراي ولايتي به پاي صندوقهاي راي دهي ميرفتند وحالا تنها و به نامزدان رياست جمهوري راي ميدهند. کسي که هيچ رابطه و شناخت به آنها ندارد، لذا هيچ کسي به خاطر رييس جمهور ناخنها و دستهاي خود را به بريدن نميدهد.
هرچند پس از سرنگوني رژيم طالباني در افغانستان يکسر دست آوردهاي صورت گرفته است که نميتوان از آن چشم پوشي کرد، اما آنچه در اين مدت هم به عنوان بزرگترين ابزار در دست سياسيون بود، همين دموکراسي بود که از طريق آن حاکميت خود را بر مردم تحميل کردند و صاحب جاي، مقام، شخصيت و ثروت و … شدند، در حالي که تجربه ثابت ساخت که کمتر از چهرههاي سياسي و آنهايي که ادعاي کلان دارند به دموکراسي و ارزشهاي مدرن و مدني باورمندي دارند.
سياسيون افغانستان تنها در هنگامي که به مردم نياز پيدا ميکنند و احساس ميکنند که داشتن مردم ميتواند قدرت آنها را حفظ کند يا آنها را به پله بلندتر قدرت برساند، شعارهاي مردم سالاري سر ميدهند در حالي که هدف اصلي شان حفظ تداوم قدرت است و هدف از حفظ قدرت يا بلند بردن جايگاه سياسي شان زر اندوزي و جمع کردن پول است.