نورالله ولیزاده
به نظر میرسد که این تیم منتظر چراغ سبز امریکاییها است تا در صورت توافق و حمایت آنان از تیم، اقدام به اعلام نتایج کند. اما حمایت صد درصدی و صریح امریکاییها از آقای غنی، اگر صورت هم گیرد، بستگی زیادی به این دارد که امریکاییها از طالبان چه پیامی دریافت خواهند کرد. اگر طالبان حاضر شود که با حکومت تحت رهبری اشرف غنی مذاکره کند، به احتمال زیاد که امریکاییها رأی به تداوم کار آقای غنی بدهند و سپس آقای غنی اقدام به مقابله جدی با مخالفین سیاسیاش نماید. این در حالی است که امریکاییها به خوبی میدانند که تکرار سناریوی 2014 به سادگی ممکن نیست.
*********************
داستان انتخابات افغانستان خیلی خسته کننده شده است. به نظر میرسد که تمام طرفهای سیاسی به نحوی وقتکُشی دارند تا طالبان در مورد سرنوشت آینده تصمیم خود را اعلام کند.
کمیسیون انتخابات به گونهای در دامنهدارسازی بنبست سیاسی کنونی نقش دارد، هرچند که این نقش انفعالی باشد! با آغاز بازشماری آرا از سوی کمیسیون، دامنه بحران به بیرون از کمیسیون گسترش داده شد. با این کار، تیمهای مخالف بازشماری مصروف مخالفت و صرف انرژی در ولایتها شدند و فشارهای فزاینده بر کمیسیون کاهش یافت. اگر اغاز مرحله بازشماری نبود، کمیسیون هر روز با این پرسش مواجه بود که نتایج ابتدایی را چه زمانی اعلام خواهید کرد. حالا کمیسیون در ولایتها جنجالهایی را خلق کرده که سوالهای انتخاباتی به تفکیک ولایتها متفرق شده است.
تازهترین موضعگیری کمیسیون این بوده که بعد از تمام شدن روند بازشماری در تمام ولایتها، نتایج ابتدایی اعلام خواهد شد. اما واضح است که دستکم در هفت ولایتی که روند بازشماری در نتیجه مخالفت تیم ثبات و همگرایی متوقف شده، آغاز نخواهد شد یا در زمان کوتاهی آغاز نخواهد شد. در نتیجه، تیم ثبات و همگرایی بخشی از عامل زمانگیری اعلام نتایج ابتدایی عنوان میشود. البته دلایل این تیم این است که روند بازشماری قانونی نیست و کارهایی که کمیسیون در این روند در غیاب ناظرین این تیم انجام داده غیر قانونی و برای این تیم غیرقابل پذیرش است. به این ترتیب، بهانه خوبی برای کمیسیون درست شده تا از زیربار مسوولیت به بحران کشیدن انتخابات شانه خالی کند و مقصر عوامل و عناصر بیرونی را بداند.
تیم دولتساز با آنکه خود را نسبت به اعلام نتایج عجول نشان میدهد و طوری وانمود میکند که بیصبرانه منتظر اعلام نتیجه است اما در عمل این تیم نیز تمایل زیادی به اعلام نتایج ندارد. در واقع تیم دولتساز میخواهد که نتایج به نفع این تیم عاجل اعلام شود که این خواست تا حدود زیادی از صلاحیت و توان کمیسیون بالا است. تیم دولتساز این را میداند که اعلام نتایج به نفع این تیم، با مخالفت شدید تیم رقیب مواجه خواهد شد که به احتمال زیاد دامنه بحران را به مرز غیرقابل مهار گسترش خواهد داد.
از سوی دیگر، به نظر میرسد که این تیم منتظر چراغ سبز امریکاییها است تا در صورت توافق و حمایت آنان از تیم، اقدام به اعلام نتایج کند. اما حمایت صد درصدی و صریح امریکاییها از آقای غنی، اگر صورت هم گیرد، بستگی زیادی به این دارد که امریکاییها از طالبان چه پیامی دریافت خواهند کرد. اگر طالبان حاضر شود که با حکومت تحت رهبری اشرف غنی مذاکره کند، به احتمال زیاد که امریکاییها رأی به تداوم کار آقای غنی بدهند و سپس آقای غنی اقدام به مقابله جدی با مخالفین سیاسیاش نماید. این در حالی است که امریکاییها به خوبی میدانند که تکرار سناریوی 2014 به سادگی ممکن نیست.
تیم ثبات و همگرایی نیز در حالت منتظره به ملاحظه میرسد. این تیم نیز با راهاندازی تظاهرات و اعتراضات مرحلهای، راهبرد حفظ فشار مداوم بر تیم رقیب را دنبال میکند و به نظر میرسد که چشم به تصمیم امریکاییها دوخته تا آنان پیام آخری و صریح خود را داشته باشند. البته بازهم امریکاییها، بدون این که در مذاکرات صلح کدام پیشرفت یا بنبست آشکاری را مشاهده نکنند، بعید است که به تیم ثبات و همگرایی حرف آخر خود را بیان کنند.
این در حالی است که بعضی از احزاب و جریانهای سیاسی در حالی که همزمان مشغول چانهزنی و جاگرفتن در دو تیم پیشتازاند، بیشتر به گزینه لغو انتخابات تمایل دارند و به شکل مستقیم و غیر مستقیم، انتخابات و نتایج آن را کماهمیت جلوه میدهند. آنان به این نکته پافشاری دارند که انتخابات به دلیل مشارکت ناچیز مردم مشروعیت لازم را ندارد و باید روی گزینهای کار شود که یک حکومت از بطن یک توافق سیاسی همگانی(به دور از انتخابات) بوجود آید که مورد توافق و تایید همگان باشد. گلبدین حکمتیار، حامدکرزی، ولی مسعود و برخی از چهرههای سیاسی دیگر، بیشتر روی این موضع تاکید دارند. اینها با درک این که در انتخابات منفعت چندانی ندارند، فکر میکنند که گزینه لغو انتخابات و روی دست گرفته شدن یک سازوکار دیگر بیشتر به نفع شان است. اما با درک اینکه این که مشروعیت انتخابات از نقطه نظر پایین بودن سطح مشارکت و تقلبهای گسترده ضعیف است اما چون تضمینی وجود ندارد که راهکار دیگری(غیر از انتخابات) مشروعیت حکومت و ثبات آن را تامین میکند، گزینه لغو انتخابات خطرناک و پرهزینه است. ایجاد حکومتی که به هرحال ریشه در انتخابات داشته باشد، به مراتب بهتر از حکومتی است که مبنای انتخاباتی نه بلکه مبنای توافقی داشته باشد. به تجربه ثابت شده که رهبران سیاسی افغانستان ظرفیت کار کردن در یک چارچوب توافقی را ندارند و اگر انتخابات دوام کار حکومت در یک میعاد زمانی مشخص را تضمین نکند، ثبات نیم بند کنونی از بین خواهد رفت.
با این وجود، به نظر میرسد که همه چیز به تصمیم طالبان بستهگی پیدا کرده است. جریانهای سیاسی داخلی و خارجی همه چیز را منتظر صلح کردهاند. صلح نیز هنوز سرنوشتش معلوم نیست. طالبان یک گروه مستقل و به خود متکی نیست. این گروه تحت نفوذ شدید پاکستان و برخی از کشورهای منطقه قرار دارد. آنان باید به طالبان بگویند که در پای چه توافقی امضا کند. بعضی از منابع گفته اند که به احتمال زیاد تا دو هفته دیگر، طالبان پیام نهایی خود را به امریکاییها خواهد گفت. آنگاه امریکاییها در روشنایی آن، تصمیم خواهند گرفت که از گزینه انتخابات حمایت کنند یا از گزینه لغو انتخابات. اگر از گزینه انتخابات حمایت کنند، از کدام یک از دو تیم سیاسی حمایت کنند. تا آن زمان، شاید که دو تیم پیشتاز وضعیت را به همین گونه مدیریت کنند و تلاش شان این باشد که وضعیت از کنترول بیرون نشود و به مرز فیصله کنندهگی نرسد. در حال حاضر نیروی سیاسی موثر در بیرون از حکومت که بتواند مسیر تحولات سیاسی را به نفع مردم و کشور مدیریت کند، وجود ندارد. همه در محوطه یک مربع سیاست میکنند: طالبان، امریکاییها، غنی و عبدالله!!